Saturday, November 3, 2007

پرویز شهریاری, جامعه باز و بالاترین

پرویز شهریاری, جامعه باز و بالاترین

یکی از اولین کتاب های غیر داستانی وغیر تاریخی که خواندم کتابی بود به نام «ستاره اعداد» نوشته « سید علی صالحی». این کتاب در مورد زندگی معلم بزرگوار« پرویز شهریاری» بود. پرویز شهریاری که حدودن 3 نسل ایران با کتابهای ریاضی ترجمه شده او پرورش یافتند به حق از پر کار ترین و دلسوز ترین معلمان معاصر است. در این کتاب سید علی صالحی علاوه برزندگی نامه شخصی این استاد بزرگوار تلاش داشت تا افکار ایشان را هم معرفی کند. این کتاب اولین کتاب تاثیر گذار در زندگی من بود. از یک سو تلاش ستایش برانگیز استاد برای کسب علم و دانش, افقی بزرگ در ذهنم بوجود آورد بطوری که دیدگانم به دور دست باز شد. از یک سو اندیشه معرفی شده برای سالها در من تاثیر داشته و جملاتی بر گوشه و کنار کتابهای درسی ام نوشته بودم.مثلن جمله ای که استاد از برنارد کوهن نقل می کرد در مورد چگونگی نگرش نیوتن به افتادن سیب از درخت به عنوان نگرشی متفاوت با نگاه های مرسوم جامعه که سر منشا کشف قلمداد می شد.


یکی از مطالبی که در آن دوران
نوجوانی در ذهنم باقی ماند مقایسه ای بود که استاد در مورد جامعه آزاد با جامعه مستبد میکرد. ایشان می گفتند که جامعه بسته و مستبد مانند آبی است که در گودالی ساکن است و بعد از مدتی می گندد و مردابی می شود که در آن لجن و خز به سطح می آیند و آب پاک و زلال در کف مرداب می نشیند. هر از چند گاهی هم ممکن است نیلوفری هم بر روی این لجن و خز بروید اما دوامی ندارد. در مقایسه می گفتند در جامعه مستبد , چاپلوسان و متملقان و نالایقان فعال می شوند و پاداش می گیرند و شایستگان و لایقان در اعماق جامعه دفن می شوند هر چند که ممکن است گاهی یکی از آنان بتواند خود را به سطح برساند.بر عکس جامعه آزاد مانند آب روانی است که اگر هم آلوده شود بعد از چندی آلودگی خود را می شوید و آب زلال تر در سطح است و آب گل الود در عمق. به عبارت دیگر در جامعه آزاد با به سطح آمدن خرد مندان و فرزانگان جامعه , فرزانگی در آن رشد می کند و در جامعه مستبد با به سطح آمدن متملقان و ارازل , رذالت در آن رشد می کند.

به این می اندیشیدم که که آیا رابطه معکوس این تشبیه هم صحیح است؟ یعنی اگر متملقان و چاپلوسان در جامعه ای مصونیت یافتند و جامعه قادر به سوق دادن آنان به جایگاه خود نبود آیا آن جامعه آزاد است؟ وضعیتی که امروزه در بالاترین با تاخت وتاز عده ای وجود دارد بیشتر شبیه همان مرداب گندیده است تا رودخانه ای روان و از آنجا که کاربران در اداره آن نقشی ندارند این وضعیت نماینده اندیشه کاربران جامعه بالاترین نیست.




2 comments:

olad said...

استاد مجنون!
از آنجا كه من در بالاترين تازه وارد حساب ميشوم و هنوز چند و چون كار دستم نيامده خيلى در اين مورد نمى توانم اظهار نظر كنم.

ضمنا، چون انرژى ام تمام شده بود نتوانستم به سوال شما پاسخ بدهم.
ضمن اينكه من آلمانى ام خوب نيست!
من دانشجوى دكترها دانشگاه تهران هستم و براى يك دوره كوتاه به آلمان (هامبورگ) آماده ام. ۱ ماه ديگه هم بر ميگردم.

ارادتمند. اولاد

خیابان شماره 11 said...

Thanks my friend.